وبلاگ - کمی با من بازی کن
کمی با من بازی کن
سبک زندگی امروزه دچار تغییرات جدی شده است. این تغییرات با تربیت کودک رابطه مستقیم داشته و یکی از ابعاد آن تاثیری است که در بازیهای کودکانه دارد. سبک زندگی مدرن کمترین تحرک را دارد و بچهها یکی از مخالفان جدی این سبک هستند؛
کمی با من بازی کن، چطور با کودکم ارتباط برقرار کنم؟
هنوز یادم هست که وقتی با خواهر و برادرم، اسمفامیل بازی میکردیم، با چه شور و هیجانی «stop» میگفتیم و وقتی لیلی میکردیم، چقدر با احتیاط، سنگ را به خانه هشتم میانداختیم. وسطی یادتان هست؟ وای که چقدر هیجان داشت وقتی توپ را روی هوا میگرفتیم! صفای یهقلدوقل فقط به زیبایی بازیش نبود، مادرانمان و حتی مادربزرگها هم کنارمان مینشستند و رقیب یهقلدوقلمان میشدند. پدرمان که از خواب بعداز ظهرش بیدار میشد، برگهای را که رویش با خودکار آبی و قرمز دوز کشیده بودیم، کنارش میگذاشتیم و او هم در حال چای خوردن با ما بازی میکرد. عصر که میشد در کوچه بساط الکدولک برپا بود. هفتسنگ هم رقیب الکدولک بود. در مدرسه، قلعه بازی و بالابلندی چه کیفی داشت! کمی بچهتر که بودیم هر چه قایمباشک بازی میکردیم، خسته نمیشدیم. پشت پرده قایم میشدیم و پاهایمان از پایین پیدا بود؛ اما فکر میکردیم هیچکس ما را نمیبیند. واقعاً عیب این بازیها چه بود که به دست فراموشی سپرده شد!؟
سبک زندگی امروزه دچار تغییرات جدی شده است. این تغییرات با تربیت کودک رابطه مستقیم داشته و یکی از ابعاد آن تاثیری است که در بازیهای کودکانه دارد. سبک زندگی مدرن کمترین تحرک را دارد و بچهها یکی از مخالفان جدی این سبک هستند؛ زیرا آفرینش کودک با رکود سازگاری ندارد. به نظر میرسد در جنگ بین رکود والدین و روحیه فعال کودک، هر دو شکست خوردهاند.
برخی والدین راکد که قیافهی امروزی را به خود گرفتهاند، بچهها را به سمت سرگرمیهای راکد میبرند؛ که برخی گمان میکنند اینگونه والدین، پیروز این میدان هستند؛ غافل از اینکه بسیاری از لجاجتها و ناسازگاریهای کودک ریشه در رکودی دارد که والدین بر او تحمیل کردهاند. بچهها به صورت ناخودآگاه با لجاجت، بهانهگیری، گوش ندادن به حرف پدر و مادر و… انتقام خود را از والدین راکد میگیرند. کودکان با دورشدن از روحیهای که خداوند در نوع آفرینش آنها تعبیه کرده و والدین هم با محروم شدن از آرامشی که باید در کنار کودک داشته باشند، شکست میخورند.
یکی از اصلیترین ویژگیهای سبک زندگی مدرن، تسلط رسانه بر ابعاد مختلف زندگی انسان است. رسانه، بسیاری از نیازهای انسان را به صورت کاذب پاسخ میدهد؛ نیاز به هیجان، تنوع، شادی، روابط اجتماعی و غیره . سیطره رسانه بر زندگی انسان موجب میشود، بسیاری از نیازهای انسان در پشت پرده پاسخهای کاذب رسانه به این نیازها مخفی بماند. هدف این نیست که نباید رسانه در خانه حضور داشته باشد. آنچه اهمیت دارد، مدیریت رسانه است.
پدر و مادری که مدیریت زندگی خود را به دست رسانه سپردهاند، اولویتهای زندگیشان را هم رسانه تعیین میکند. تماشای سریال مهمتر است یا بازی با کودک؟ فوتبال ارزش بیشتری دارد یا وقت گذاشتن برای کودک؟ هیجان قسمت آخر سریال مهمتر است یا خندههای مستانه کودک به هنگام بازی؟ فکر میکنید اگر جز والدین رسانهای باشید و بخواهید حقیقت را بگویید، چه پاسخی به این پرسشها خواهید داد؟
اما چگونه میتوان مشکلات ناشی از بازی کردن با بچهها را حل کرد.
بازی برای تأثیر تربیتی روی کودکان، باید داری ویژگیهایی باشد که در ادامه به چند مورد اشاره میشود.
- مشارکت والدین در بازی که به دو صورت انجام میشود. گاهی پدر و مادر وسیله بازی کودک هستند و گاهی خودشان با کودک بازی میکنند. اگرچه کودک از اینکه والدین، وسیله بازی او باشند استقبال میکند؛ اما لذتی که بچه به هنگام هم بازی شدن با والدین احساس میکند، وصف ناشدنی است. مشارکت پدر و مادر در بازی موجب میشود کودک احساس امنیت کند؛ زیرا یکی از اصلیترین عوامل احساس امنیت در خانه، شاد بودن و رابطه عاطفی همه اعضای خانواده است.
- بچه شدن والدین در هنگام بازی: کودکان اگرچه بچهاند؛ اما از بازی کردن با بزرگترها به شدت لذت میبرند؛ البته در صورتی که بزرگترها در هنگام بازی، بچه شوند. بچهها به خوبی حس بزرگترها را در بازی میفهمند. کودکان دوست دارند یقین پیدا کنند بزرگترها با تمایل درونی با آنها بازی میکنند. برای انتقال تمایل خود به بچهها بهترین کار آن است که در بازی حالت بچهگانه به خود بگیرند و بزرگتر بودن خود را فراموش کنید. اینگونه بازی کردن با کودک باعث میشود کودک به راحتی از والدین تبعیت کند و از رفتارها وگفتارهای آنها الگوبرداری کند. بسیاری از کودکانی که به مهدکودک میروند از مربی مهد بیش از پدر و مادر تبعیت کرده و از او بیش از والدین الگوبرداری دارند؛ زیرا مربی مهدکودک بچه میشود و با بچه بازی میکند؛ از همین رو تبعیت کودکان را جلب کرده و خود را در جایگاه الگوی آنها قرار میدهد.
- بازی واقعی و طبیعی: بچهها به شدت بازی با اشیا واقعی را دوست دارند؛ مثلاً آنها بیش از آنکه دوست داشته باشند با ظرفهای اسباب بازی، بازی کنند، علاقه دارند با ظرفهای داخل آشپزخانه بازی کنند.
هر اندازه بازی طبیعی باشد، برای کودکان جذابتر است. بچهها خاک و گل را بر خمیربازی ترجیح میدهند. آنها دوست دارند به جای اینکه با آجرهای پلاستیکی خانه درست کنند، با خاکی که خودشان گل درست کردهاند، خانه بسازند. از آنجایی که بچهها به اصل خودشان که طبیعی بودن است نزدیکترند، تمایل بیشتری به بازیهای طبیعی دارند. بچههایی که در روستا و یا در خانههای بزرگ زندگی میکنند، احساس نیاز کمتری به محیط بیرون دارند؛ اما بچههای آپارتمانی به شدت نیازمند حضور در محیط بیرون از خانه هستند. بنابراین بسیاری از والدینی که از ناآرام بودن فرزندشان گلایه دارند، میتوانند با طبیعتدرمانی، آرامش بچهها را ضمانت کنند.
امید است والدین با وقت گذاشتن برای بازی با کودکشان، آنها را با تجهیزات الکترونیکی و رسانهای مختلف مسلح نکنند چرا که خلع سلاح کودکان از این تجهیزات کاری بسیار دشوار و زمانبر است.
الهام ناصری
منبع:
- بازی بازوی تربیت / محسن عباسی ولدی.
- من دیگر ما / محسن عباسی ولدی.
- نظریههای رشد، مفاهیم و کاربردها / ویلیام کرین، ترجمه غلامرضا خوئی نژاد.
بدون توضیحات
نوشتن دیدگاه